فهرست مطالب

آسیب شناسی بلوغ دختران

آسیب شناسی بلوغ دختران

اختلالات عاطفی ـ روانی

1-افسردگی و اضطراب

آسیب شناسی بلوغ دختران
برخی از دختران در نوجوانی به علل گوناگونی دچار مسائل هیجانی می شوند.

یکی از این عوامل, ترشح هورمون هاست.

افزایش چشمگیر سطح استروژن و سایر هورمون های مخصوصِ این مرحله از زندگی

به گونه‌ای حیرت‌انگیز بر کنش های نوجوان تأثیر می‌گذارند؛

به گونه‌ای که حتی دخترانی که خود را با این دوره حساس تطبیق داده‌اند،

گاه بداخـلاق و پرخاشگر می شوند.

آسیب شناسی بلوغ دختران

عامل دیگر، استرس های جدید و بی‌شماری است که ناگهان نوجوانان خود را با آن روبرو می‌بینند.

دکتر «هودا آکیل» رئیس مؤسسه پژوهش سلامت روانی دانشگاه میشیگان

در پژوهشی پیرامون رابطه میان استرس، مداربندی مغز و افسردگی به این نتیجه رسید

که بهترین روش برای فعال کردن سیستم تنش، موقعیت اجتماعی است.

برای تعدادی از دختران، تقلیل و تغییر شکل مداربندی مغز در این دوره، ممکن است

به اختلالات شخصیتی و خلقی منجر گردد.

باید به خاطر داشت که این مسائل به طور ناگهانی ایجاد نمی شود، بلکه تلفیقی از عوامل

ژنتیکی، محیطی، پرورشی و تجربی (همانند هورمون‌ها) سبب بروز مشکل می‌شوند.

البته خلق و خو نیز در این میان نقش مهمی ایفا می‌کند؛ به عنوان مثال،

تعدادی از دختران به طور ذاتی در مقابل استرس مقاوم‌ترند.

برخی از دختران نیز به کمک خارجی نیازمندند.

ممکن است وضعیت هیجانی آنها تحت تأثیر عواملی ابتدایی نظیر کم خوابی قرار گرفته باشد.

البته زمانی که نوجوانان احساس ثبات و پایداری می‌کنند

و فراز و نشیب‌های انطباق و سازگاری فروکش می‌کند، نیمی از دختران مبتلابه این مسائل،

قادرند به تنهایی بر این نوسانات هیجانی غلبه کنند؛

افسردگی

با این وجود، فقط زن بودن کافی است که خطر اختلالات شخصیتی و خلقی را افزایش دهد.

دختران، دو برابر پسران، افسردگی را در جوانی تجربه می‌کنند.

مطالعات نشان داده که 20 تا 30 درصد زنان در مقابل 10 تا 15 درصد مردان، در دورانی از زندگی،

مشکل بالینی مهمی نظیر افسردگی یا اضطراب را پشت سر می‌گذارند.

هر دختر نوجوانی ممکن است مستعد افسردگی یا اضطراب باشد؛

لذا دختران باید جسم وذهن خود را برای بیان ترس، خشم، غم، عشق و شادی آماده نمایند

و اگر یاد نگیرند ماهرانه به افکار و هیجانات خود گوش دهند

و از آنها به‌ عنوان سوخت برای تغییر و رشد استفاده کنند،

به احتمال زیاد به افسردگی، ترس و اضطراب شدید،

اختلال شخصیتی و بیماری های جسمی مبتلا می شوند.

 

2ـ انزوا و تنهایی

دورة بلوغ، مرحلة انسجام هویت است.

هنگامی که هویت به اندازة کافی انسجام یابد، امکان ایجاد یک نوع صمیمیت واقعی با دیگران فراهم می‌شود.

صمیمیت در زمینة دوستی یا خواستن خواسته‌ها و آرمان های یکسان یا هر زمینة دیگر،

هم جنبه‌ای روانی‌ ـ‌ اجتماعی دارد و هم گونه‌ای از درآمیختن با دیگری است.

در ترکیب با دیگری، هویت‌ها در یکدیگر حل نمی‌شوند و هر یک موجودیت خود را حفظ می‌کنند.

البته گاه پیش می‌آید که نوجوان نمی‌تواند تجربه‌ای درونی از صمیمیت داشته باشد.

به عبارت روشن تر، فرد نمی‌تواند «صمیمی» باشد.

در این گونه موارد ممکن است فرد از تصور تجربة صمیمیت با دیگری دچار اضطراب و تشویش شود

و یا اینکه ذاتاً توانایی صمیمی شدن با دیگران را نداشته باشد.

رغبت به تنهایی

در این حالت، به ناچار روابط شخصی با دیگران شکل قالبی به خود می‌گیرد

که احساس تنهایی و انزوای عمیق، نتیجه‌ای از آن است.

در این رابطه نیز دختران در سنین بلوغ رغبتی به انزوا پیدا می‌کنند.

گاهی ساعت‌ها تنها می‌مانند و در تنهایی در افکار دور و دراز خود غرق می‌شوند.

آنان لذت تنهایی و در خود فرو رفتن را در خود کشف کرده‌اند.

پیش از این نیز شادی ها و ملال ها داشته‌اند، امّا آنها را خیلی زود به دست فراموشی سپرده‌اند

و حالا دوست دارند به احساسات تلخ و شیرین خود برگردند تا طعم شیرین شادی¬ها و یا تلخی

اندوه‌هایشان را بچشند.

آسیب شناسی بلوغ دختران

آسیب شناسی بلوغ دختران

3ـ رؤیاها و تخیلات

شکفتگی تفکر دختران نوجوان با رشد تخیل، شکفته شدن عواطف و زندگی احساسی بسیار قوی،

همزمان است.

همزمان بودن این امور تا حدودی می‌تواند توجیه کنندة سیستم‌های موجود

در انطباق نوجوان با واقعیت باشد.

واقعیت برای او در بردارندة مشکلات فراوان است، احساس می‌کند

دیگران او را به درستی نمی‌فهمند و تمامی تلاش هایی را که برای اثبات وجود خود انجام می‌دهد،

نفی می‌کنند و هر لحظه او را به موقعیت غیرمستقل بازگشت می‌دهند.

بنابراین می‌کوشد به کمک تخیل، کمبودها را جبران کند؛

امّا هر گاه فاصلة میان رؤیا و واقعیت از میان می رود و واقعیت در رؤیا حل می شود،

رابطه او با دنیای خارج نیزمختل می گردد و این امر یکی از خطراتی است

که دختران را در دورة بلوغ تهدید می‌کند. گاهی نیز به جای آنکه احساس کمبود در رؤیا جبران شود

در واقعیت جبران می‌گردد. در اینگونه موارد فرد به سمت عمل گرایی تمایل می یابد.

این «انتقال به عمل» مکانیسمی است که اغلب در بزهکاری های نوجوانی دیده می‌شود.

رویا پردازی

بنابراین، دختران به کمک تار و پود خیال برای خود دنیای رؤیایی می‌سازند.

محتوای اینگونه رؤیاپردازی ها برحسب علایق نوجوان و محیط تربیتی‌اش متفاوت است؛

گاهی دختر نوجوان آنچنان محبوس رؤیا و تخیل است که تخیل برایش از واقعیت،

واقعی‌تر می‌شود؛ به داستان‌سرایی می‌پردازد؛

کوچکترین جزئیات عشق را که تنها مخلوق ذهن اوست برای دوستانش شرح می‌دهد

و انتظار دارد آن را بپذیرند. این نیاز گاه آن چنان شدت مییابد

که نوجوان برای خود نامة عاشقانه می‌نویسد و آن را به دیگران نشان می‌دهد.

بنابراین، حفظ تعادل یا پیدا کردن میزانی درست از واقعیت و تخیل برای او مشکل است.

از سوی دیگر، این تخیلات رمانتیک برای یک رشد طبیعی و مـوزون

در جـهت «زن شـدن» و زندگی عاطـفی و مـعنوی ضـرورت دارد.

 

اشتراک گذاری این مقاله در ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دوره‌ها