راه قوی شدن جامعه اسلامی1
راه قوی شدن جامعه اسلامی1
بصیرت و همراهی مردم با ولایت راه قوی شدن جامعه اسلامی
حضور آگاهانه و مقتدرانه مردم حماسه ساز و ولایت مدار کشورایران اسلامی در راهپیمایی 9 دی ماه 1388، نقطه عطفی در تاریخ انقلاب و برگ زرین دیگری از افتخارات هر ایرانی محسوب میشود.
حماسه نهم دی، نشانه نقط ی اوج دشمن شناسی و مبادرت به هنگام، نشان عزّت، وفاداری، دانایی و بصیرت مردمی میباشد که تا پای جان برای محافظت نظام مقدس جمهوری اسلامی و آرمان های انقلاب در کنار ولایت ایستاده اند.
در طول سال 1388 «فتنه ای پدید آمد، کارها و کوشش هایی شد، ایالات متحده، انگلیس، کشور های اروپایی و… از فتنه گران دفاع کردند، منافقین، سلطنت طلب ها و تمامی معاندین از فتنه گران دفاع کردند.
در مقابل همه این اتحاد و حادثه نامیمون، مردم عزیز ما، ملت بزرگ ما در روز نهم دی، در روز بیست و دوم بهمن، آنچنان عظمتی از خودشان نشان دادند که جهان را خیره کرد».
«در قضایای سال 13۸۸ که دشمن تصور میکرد طراحی ده ساله وی بر ضد جمهوری اسلامی به نتیجه رسیده میباشد، ملت جمهوری اسلامی ایران با قدرت در صحنه حاضر شد و بر دهن معارضان و مخالفان بین المللی زد؛ چه برسد به مزدوران داخلی آنان که در مقابل عظمت ملت جمهوری اسلامی ایران به حساب نمی آیند».
از این جهت، روز نهم دی ماه در تقویم تاریخ انقلاب اسلامی با تیتر روز «بصیرت و میثاق امت با ولایت» تبدیل به یَومُ الله شد و مانند روز 19 دی 1356، تحت عنوان خاطره ای درس آموز، در ذهن ها و تاریخ، ماندگار گردید.
بر همگان بدیهی و روشن میباشد که؛ دنیای استکبار و دولت های دست نشانده در طول سالیان دراز همواره کوشیده اند با برنامه ریزی ها و اقدامات شیطانی،
ملت کشور ایران را دچار خستگی و ناامیدی نموده و آنان را در مقابل نظام جمهوری اسلامی به اعتراض و کودتا وادار نمایند تا محاسبات مسئولان کشور عوض گردد و بدین وسیله مسئله پذیرش گفتمان ذلت بار و ورود طرح ها و نقشه های استکباری به مرز و بوم کشورایران اسلامی و در نتیجه، استحاله و براندازی حکومت اسلامی فراهم شود.
آنچه کهاین نقشه های شیطانی و تصمیمات استکباری را نقش بر آب کرده و مانع از تحقق آن گشته است ، بصیرت، هوشیاری، بیداری، موقعیت سنجی و ملازمت و همراهی عموم با امام و البته فرمان نظام اسلامی بوده است .
به نحوی که در تاریخ چهل ساله انقلاب اسلامی ایران به روشنی میبینیم که هر جا ملتِ آگاه و مؤمن پابه پایِ رهبر جامعه و مطابق با گرفتاری ها و رهنمودهای او گام برداشته است ، حوادثی شگفت انگیز و امیدآفرین رخ داده است .
این همان وعده الهی میباشد که خداوند فرمود: «إِن الَّذین قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ» «اشخاصی که گفتند: آفریدگار ما اللَّه میباشد، آنگاه استقامت کردند، نه ترسی برای آن ها میباشد و نه غمگین میگردند».
زیرا همیشه ترس جایی پیدا می گردد که پای احتمال خطری در میان باشد، و ناراحتی زمانی به دل میاید که خطری واقع شده باشد. بدین ترتیب، افرادی که بر مقتضایِ ایمان خویش، در راه آرمان های الهی استقامت می ورزند،
خطری به دامان آنان نمیرسد و اندوهی به سراغشان نخواهد آمد، زیرا در سایه استقامت، چیزی را از دست نخواهند داد، بلکه در پرتو پایداری در راه ایمان و تعظیم و نصرتِ رهبر جامعه در راستای تحقق هدف های الهی، به فلاح و سعادت جهان و آخرت دست خواهند یافت.
به عنوان مثال؛ ایالات متحده و همدستانش در طول سال های اخیر در نظر داشتند با ساخت و ترویج سرطان داعش، پیکر خاورمیانه (منطقه غرب آسیا) را مریض و آن را از پا درآورند تا با هلاکت کشور ایران اسلامی، دیگر مجالی برای حضور سرافرازانه این میهن به عنوان الگوی استکبارستیزی و مقاومت در منطقه نباشد.
فقط چیزی که توانست نقشه نحس آنانرا نقش بر آب نماید، حضور دلیرانه و شهادت شجاعانه فرمانده مخلص، سردار سرافراز حاج قاسم سلیمانی بود. او با اینکه فرمانده ای جنگاور و مسلّط بر عرصه نظامی بود.
اما سربازی بصیر، فرمانبردار و فداکار برای ولی فقیه زمان، محسوب میشد. وی فرمانده و پیشرانِ مبارزه میدانی با دستگاه استکبار جهانی و حکومت های شیطانی بود.
به فرموده رهبر معظم انقلاب(حفظه الله)؛ «وی به یاری ملت های منطقه یا این که با کمک هایی که به ملت های منطقه کرد، توانست تمامی نقشه های نامشروع ایالات متحده در منطقه غرب آسیا را خنثی نماید. این انسان توانست در مقابل تمامی نقشه هایی که با پول، با تشکیلات تبلیغاتیِ وسیع آمریکایی، با توانایی های دیپلماسیِ آمریکایی،
زورگویی هایی که آمریکایی ها روی سیاستمدارانِ جهان به خصوص کشورهای ضعیف دارند، تهیه و تنظیم گردیده بود، قد علَم نماید و این نقشه ها را دراین منطقه غرب آسیا خنثی نماید».
در حال حاضر که نظام مقدس کشورایران، بعد از موفقیت در نزاع با معاندان داخلی و فرنگی -در جبهه های مختلف- و کامیابی در عرصه های مختلف علمی، فناوری، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و مانند آن، پرچم دار حرکت به سمت جامعه پردازی و تمدّن نوین اسلامی و امیدبخش ملت های مظلوم دنیا شده است،
توقع آن می رود که در تمام مسئله ها به چنان توانمندی و اقتداری برسد که دشمنان انقلاب اسلامی -که از زمان شروع انقلاب تاکنون همواره در چهره های متعدد با شیوه ها و تاکتیک های گوناگون، بهدنبال تضعیف و نابودی انقلاب و مظاهر آن بوده اند- از ضربه زدن بدین بنیان مرصوص، ناامید و سرافکنده شوند.
به همین جهت یکیاز راهبردهای اساسی در فصل تازه زندگی جمهوری اسلامی (دهه پنجم انقلاب)؛ بصیرت، آمادگی، مقاومت و ملازمت و همراهی مستمر و همه جانبه با ولی امر و رهبر امت اسلامی از جنس «اطاعت و نصرت شهید سلیمانی(ره)» در مقابله با انواع تهاجمات دشمنان است.
نکته اصلی آن میباشد که؛ راهِ قوی شدنِ جامعه اسلامی، بینایی و ملازمت و همراهی مردم با ولایت و رهبر امت اسلامی، از جنس اطاعت و نصرت میباشد. درین فرصت با بررسی مفهوم بینایی و یادآوری اثرها و برکات آن در قوی شدن جبهه اسلامی، به نقش ملازمت و همراهی مردم با ولایت در مقاوم سازی جامعه اسلامی میپردازیم.
راه قوی شدن جامعه اسلامی1
شما می توانید برای کسب اطلاعات بیشتر از مقالات ما,به وب سایت آقای دکتر حمید صادقیان مراجعه نمایید.
مفهوم بصیرت و کارکرد آن در تقویت جبهه اسلامی
بینایی به معنای؛ «علم، بینشِ دل، نورِ دل، دانایی، زیرکی، هوشیاری» میباشد، و همینطور به معنای؛ قدرت معنوی،قدرت تشخیص حق از باطل،دقت به هشدارها، دانایی ها، و ارشادوراهنمایی های خداوند و رهبران الهی، برخورداری از جهان بینی توحیدی و مانند آن است. انسانِ بابصیرت،
همانند رهرویی میباشد که در جاده پرنور گام برمی دارد و فراز و فرود راه را می شناسد و در فیض به سلامت به مقصد و هدف میرسد؛ چون بینایی به مثابه قطب نمای حرکت در موقعیت پیچیده میباشد. اما عمل کننده بی بصیرت چون رونده در بیراهه میباشد که هرچه بیش تر می رود از هدف و مقصد خویش فاصله میگیرد.
نبود بصیرت در وضعیت فتنه گون، بشر را دچار سرگردانی، کج فهمی و انحراف نموده و مسئله سوء استفاده دشمنان را مهیا خواهد ساخت. همان طور که یکیاز مهمترین رازهای ناکامی حکومت امام علی(ع) -بعداز چهار سال و نُه ماه- سوءاستفاده دشمنان از بی بصیرتی لشکریان و اصحاب وی بود.
به شکلی که آنان نه از حق، جانب داری می کردند و نه از امام خود فرمانبرداری داشتند. بلکه به آسانی در دام دشمن می افتادند. علاوه بر آن با امام خویش یک رنگ نبودند و امام نیز نمی توانست در بحران ها به آنان اعتماد نماید.
این گونه بود که حکومت علوی در اثر بی بصیرتیِ یاران وی و مردم آن دوران، در ظاهر شکست خورد و در تاریخ اسلام، حکومت دیگری که در ساختار، اندک شباهتی به آن داشته باشد، پدید نیامد و بعد از آن محنت های بزرگ تاریخ بر اثر نبود بصیرت و آینده نگری عموم، یکی از بعداز دیگری رخ نمود.
علاوه بر آن، وجود بصیرت دربین آحاد ملت و مسئولان حکومتی، موجب افشای خط نفاق و رسواگر قوم و قبیله حیله و تزویر، و به مثابه سلاح و سپری کارآمد در نبرد نرم خواهد بود. به طوری که در سایه آن می شود به عمق نقشه ها و دسیسه های دشمنان راه یافت و با دانایی کامل، ماهیت و باطن تبلیغات آن ها را واضح نمود و از دام آنان رهایی یافت.
با این توضیح، وجود گوهر بصیرت، مانع از سرگردانی و انحراف اشخاص در وضعیت مشقت بار و فتنه گون میشود.
همینطور مسئله سوءاستفاده دشمن را از بین برمی دارد؛ چون بشرِ با بینایی، از اسارت دام های متفاوت از صلح و آشتی ها، کینه ها، هوای نفس ها و پیش داوری های بی مبنا رهایی مییابد و علاوه بر آن،
عنصر بصیرت با افشای خط نفاق، نقشه های دشمنان را نقش بر آب می کند. نتیجه آنکه؛ جامعه اسلامی در پرتو بصیرتِ امت، نیرومند و غیرقابل نفوذ خواهد شد.