فهرست مطالب

داستان افک یا دروغ2

داستان افک یا دروغ2

داستان افک یا دروغ2

داستان افک یا دروغ2

ردّ اتهام عایشه

یک ماه سپری شد و رسول خداوند صلّی اللّه علیه و اله و سلّم همچنان در کار عایشه سرگردان بود و چشم به راه وحی یا رؤیایی بود که او‌را از واقعیت قضیه مطلع سازد و تردید و شبهه اورا برطرف سازد، اما وحی نازل نشد و در رؤیا مطلبی به وی الهام نگشت. لذا ناگزیر در صدد تحقیق برآمد و نظر تعدادی از اصحاب را درباره ی عایشه پرسید.

محمد صلّی اللّه علیه و اله و سلّم از همسرش زینب بنت جحش که شاید رقیبی برای عایشه محسوب میشد پرسید: نظرت درباره‌ی عایشه چه می باشد؟
زینب گفت: چشم و گوش من همواره مراقب وی بوده، اما غیر از خوبی چیز دیگری از وی ندیده ام.
حضرت از اسامة بن زید نیز همین سؤال را پرسید، وی بیان کرد: یا رسول اللّه، عایشه همسر شماست و اینجانب جز خوبی از وی ندیده ام.
سپس رسول اللّه از حضرت علی علیه السّلام درباره‌ی عایشه جویا شد، آن حضرت بیان کرد:

واقعیت مسئله را از بریره کنیز عایشه بپرس.

آنگاه بریره آمد و پیامبر خداوند صلّی اللّه علیه و اله و سلّم فرمود: آیا تو در عایشه مورد مشکوکی دیده ای؟

بریره جواب داد: به خدایی که شما‌را به حق فرستاده، تا به امروز از وی مورد مشکوک و موضوعی معیوب ندیده ام، جز اینکه وی نوجوان میباشد و موقع خمیر کردن خوابش می رود و مرغها می‌آیند و خمیرها را میخورند.

محمد صلّی اللّه علیه و اله و سلّم از تحقیق و مشورت فارغ شد و به مورد مشکوکی که بتوان عایشه را بدان متهم کرد، برخورد نکرد، لذا با عصبانیت میان مردم رفت و فرمود: ای مردم، چرا بعضی از شما،

به اهل من نسبت ناروا می دهید و منرا غمگین میکنید، به خداوند قسم و سوگند اینجانب جز خیر و خوبی و کار نیک از وی ندیده ام.
آنان مردی را متهم می نمایند که اینجانب جز خیر و صلاح از وی به خاطر ندارم و هرجا که اینجانب باشم، وی نیز یار و همدم اینجانب میباشد.

بعد از آن حضرت بسوی عایشه که در خانه پدر خویش بود، رفت و چون اورا مشاهده کرد، متوجه شد که با یکی‌از زنان انصار در حال گریستن میباشد و پدر و مادرش نیز در کنار وی میباشند.

آن حضرت سلام کرد و خطاب به عایشه بیان کرد: پس سخنان مردم به گوش تو هم رسیده است ، از خداوند بترس و چنانچه خطایی مرتکب گردیده ای،

توبه کن که خداوند توبه بندگان خویش را می پذیرد، اما عایشه نتوانست جواب دهد و به پدرش بیان کرد: به جای اینجانب با رسول اللّه صحبت کن.

ابو بکر بیان کرد: به خداوند قسم که اینجانب نمی دانم چه بگویم! پس عایشه نگاهی به مادرش کرد و بیان کرد: شما به جای من با محمد صلّی اللّه علیه و اله و سلّم سخن بگو، مادرش گفت: به خداوند قسم، اینجانب نیز نمی دانم چه بگویم.

بعد از آن که عایشه از والدین خویش، دفاعی در رد اتهام خویش نشیند، گفت: به خداوند قسم و سوگند که اینجانب در‌این ایام، خانواده ای را که به اندازه خانواده ابو بکر گرفتار باشند ندیده ام و آن‌گاه اشک از چشمانش سرازیر شد و افزود: به خداوند قسم و سوگند که توبه نمیکنم،

چون کار خطایی مرتکب نشده ام و از این اتهام مبری هستم، چنانچه اقرار کنم، مطلبی غیر واقع گفته ام و چنانچه سخن مردم را انکار کنم، من‌را تصدیق نمیکنند،

آنگاه شیون سرداد و خواست از حضرت یعقوب دراین باره یاد نماید، اسم اورا فراموش کرد و گفت: اینجانب دراین باره سخنی را میگویم که پدر یوسف گفت: «و در‌این مصیبت صبر جمیل میکنم که بر دفع این بلیه فقط خداست که من را کمک خواهد کرد.»

 

داستان افک یا دروغ2

داستان افک یا دروغ2

شما می توانید برای کسب اطلاعات بیشتر از مقالات ما,به وب سایت آقای دکتر حمید صادقیان مراجعه نمایید.

تأیید وحی بر برائت عایشه

درین حال فرستاده پروردگار صلّی اللّه علیه و اله و سلّم در فکر فرورفت و صورت ابو بکر درهم شد و «ام رومان» مادر عایشه آه سردی کشید، سپس شرایط نزول وحی بر رسول خدا عارض گشت، لذا عبای خویش را به بدن پیچید و بالشی زیر سر گذاشت و دراز کشید.

عایشه که ناظر حال حضرت بود، دریافت که بزودی وحی درباره‌ی وی نازل می گردد و مشکل او‌را حل و شک و تردید را از ذهن عموم پاک می سازد، وی درحالی که قلبش به شدت می تپید،

بی حرکت ولی شجاعانه چشم به راه وحی ماند چون به عفت و پاکدامنی خویش مطمئن بود، هرچند پدر و مادرش هم بر صحت ادعای وی اطمینان نداشتند و مشاهده شرایط رسول اللّه و فکر آخر و عاقبت ماجرا، وی را دچار واهمه و ترس کرده بود.

لحظاتی سپری شد و آخر و عاقبت رسول خداوند صلّی اللّه علیه و اله و سلّم در حالی از جای برخاست که قطرات عرق مانند دردانه ای از جبین آن حضرت روان بود،

بعد فرمود: ای عایشه بشارت باد ترا، خداوند عفت و پاکدامنی ترا ضمیمه قرآن کرد و فروفرستاد تا دربین مردم خوانده گردد و بعد از آن شروع به خواندن قرآن کرد:

«همانا از آن گروه منافقان که تهمت به شما مسلمان‌ها بستند (به عایشه بهتان عمل ناشایست زدند که پیامبر و مؤمنان را بیازارند) مپندارید ضرری به آبروی شما میرسد،

بلکه خیر و ثواب نیز (زیرا بر افترا حوصله نمائید از خداوند) خواهید یافت و هر کدام از آنان به جزای اعمال خویش خواهند رسید و هرکس از منافقان که رأس و منشأ این تهمت بزرگ گشت، هم وی به عذابی سخت معذب شود،

آیا شایسته نبود که شما مؤمنان زن و مردتان زیرا از منافقان اینگونه بهتانی شنیدید، حسن ظنتان درباره یکدیگر بیشتر شده گویید، این (صحبت منافقان) دروغی آشکار میباشد (که برای تفرقه مسلمین میگویند)،

چرا منافقان بر دعوی خویش چهار شاهد (عادل) اقامه نکردند، پس درحال حاضر که شاهد نیاوردند ولی نزد خداوند مردمی دروغگویند و چنانچه فضل و ادب و عفووبخشش خداوند در جهان و عقبی شامل حال مؤمنان نبود،

به مجرد فرض در‌این گونه سخنان (نفاق انگیز) به شما عذاب سخت می رسید، چون شما آن سخنان (دروغ) منافقان را از زبان یکدیگر تلقی کرده و حرفی بر زبان میگویید که دانش به آن ندارید و این عمل را آسوده و کوچک مپندارید،

اگر که نزد پروردگار گناهی بسیار والا میباشد. چرا به محض شنیدن این صحبت (منافقان) نگفتید که هیچ گاه مارا تکلم به آن سزاوار نیست.
پاک خدایا، این تهمت بزرگ و بهتان محض میباشد. خداوند به شما مؤمنان پند و موعظه می نماید که زنهار دیگر گرد این کلام، چنانچه اهل ایمانید هیچ وقت نگردید و خداوند آیه‌های خویش را برای شما ذکر فرمود که وی به حقایق کارها و سرایر اخلاق و رفتار دانا و به مصالح بندگان و نظام عالم تماما مطلع میباشد.

آنها که چون (عبد الله ابن ابی و غیره) دوست می دارند که بین اهل ایمان کار منکری را ترویج دهند، آنان‌را در دنیا و آخرت عذاب دردناک خواهد بود و خداوند (فتنه گری و دروغشان را) میداند و شما نمی دانید و در‌حالتی که فضل و عفو و بخشش پروردگار و رأفت و بخشندگی وی مشمول حال شما (مؤمنان) نبود،

(در جزای گناهانشان عجله کردی و توبه نپذیرفتی)، ای افرادی که به خداوند ایمان آورده اید، زنهار پیروی شیطان مکنید که هرکس گام به گام از پی شیطان رفت، وی به کار زشت و منکرش وامی دارد (و سرانجام هلاک میشود) و چنانچه فضل و عفووبخشش آفریدگار مشمول حال شما نبود،

احدی از شما (از گناه و پلیدی) پاک و پاکیزه نشدی، لیکن خداوند هر که را که میخواهد تمیز و پاک گرداند، که خداوند شنوای (ندای حق) و دانا (به اوضاع و احوال بندگان) میباشد.»

وب سایت آقای دکتر حمید صادقیان

 

اشتراک گذاری این مقاله در ...

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دوره‌ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x
()
x