امام حسین آموزگارعشق1
امام حسین آموزگارعشق1
امام حسین آموزگار عشق و عرفان
عشق، معرفت، عرفان و شهادت از روز ازل با نام حسین علیهالسلام عجین است و زمزمههای عارفانه در کوی دوست و نجوای عاشقانه بر سرای یار، در سخنان امیر معرفت، حضرت سیدالشهدا علیهالسلام متجلی میباشد. دراین مقاله از مقالات استاد ارجمند،جناب آقای حمید صادقیان، بعد های شخصیتی قافلهسالار عشق و عرفان حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام را مورد ارزیابی قرار داده است که تقدیم خوانندگان عزیز میشود.
امام، قافلهسالار جامعه بشری
با تاملی اجمالی روی شخصیت ائمهاطهار علیهمالسلام میبینیم که هر کدام از ائمه در اجرای نقش امامت، وظایفی متناسب با زمانشان انجام دادهاند. جایگاه امامت، مقام زمامداری انسانها و قافله انسانیت به سوی پروردگار متعال میباشد و این امر با معرفی خدای متعال و هدف دقیق از افرینش آدم و راه و روشی که آدم را به آن هدف میرساند محقق میشود.
ائمه علیهمالسلام مقام اجرای این معارف را داشتهاند، منتها منشا تمامی فعالیتهای متفاوت وی درجه بالای معرفت آنان نسبت به خدای متعال بود.
ائمه علیهمالسلام مکلف بودند که با بالاترین درجه معرفتشان تمامی وظایف امامت جامعه بشری را اجرا نمایند؛ لذا عرفان اهلبیت علیهمالسلام ناشی از جايگاه بالای معرفت آنهاست که در شیون مختلف زندگی اهلبیت علیهمالسلام ظهور پیدا کرده است؛
ظهور این معرفت مقید به خصوصیات زمانی خودشان بوده است و این یک قاعده کلی، برای کلیه ائمه علیهمالسلام میباشد و میان ائمه علیهمالسلام علاوه بر شیوه ی عملی آنها در اجرای معارف توحیدی، در کلمه های وی نیز دیده می شود.
تعریف عرفان نظری
عرفان نظری در اصطلاح اهل فن عبارت از بینشهای معرفتی لطیف آدم نسبت به خدای متعال و بیانگر رابطه وجودی موجودات و بشر با خدای متعال و شیوه ی بازگشت موجودات بالاخص آدم به خدای متعال میباشد.
وقتی که ما به کلمه های نورانی امام حسین علیهالسلام دقت کنیم، ملاحظه میکنیم، این معارف به صورت گسترده در سخنان حضرت اباعبدالله علیهالسلام و دیگر ذوات نورانی اهلبیت علیهمالسلام امده است ؛ ولی معارفی که اهلبیت نسبت به معارف توحیدی ذکر مینمایند، نظام و شکل خاصی که در کتاب های عرفان نظری تدوین شدهاند را ندارد، البته ائمه علیهمالسلام این معانی را بسیار دقیق و رسا در کلمه های خویش القا کردهاند و وظیفه ماست کهاین حقایق را استخراج، تقسیم و نظاممند کنیم.
یکیاز دعاهای معروفی که بیانکننده این حقایق توحیدی میباشد، دعای عرفه امام حسین علیهالسلام میباشد.
این دعا به صورت کلی سه جهت را مطرح مینماید:
جهت اول: واقعیت دعا که اذعان خضوع و خشوع، اظهار ذلت و کوچکی به درگاه الهی میباشد که بنده همواره بایستی در جایگاه ارتباط با حقتعالی اینگونه حقیقتی را اظهار بدارد.
جهت دوم: متذکرشدن نعمتهای پروردگار به آدم میباشد کهاین تذکر به نعمتها ایجاب مینماید، آدم بعداز دقت به نعمتها، ازآنها پاسداری نماید و در واقعیت این بخش از دعا نقش تربیتی دارد.
جهت سوم: بیان کمالات متفاوت خداست کهاین وجهه درونی دعاست که ما برای اظهار خضوع و خشوع به درگاه حقتعالی بایستی حقیقتا تمامی کمالاتی که در عالم مشاهده می کنیم را به خدای متعال نسبت بدهیم؛
حال این کمالات یا از قبیل افعال و عواقب موجودات میباشد، یا این که از قبیل اوصاف کمالیه موجودات که اصطلاحا بهاینها توحید افعالی و توحید اسما و صفاتی گفته میشود. در پایان دعای عرفه، فرازی وجود دارد که نقطه ی اوج دعاست.
برخیها این طور گفتهاند کهاین قسمت دعا از امام حسین علیهالسلام نیست، ولی علامه طباطبایی رحمه اللهعلیه معتقدند، این معارف را کسی غیر امام معصوم نمیتواند ذکر نماید و شواهد مختلف قرانی و روایی با معارف مطرحشده دراین قسم خاص نشان میدهد، این معارف نمیتواند از غیر امام صادر شده باشد؛
به عنوان مثال، این فراز با مباحث عقلی و قرانی نیز هماهنگ میباشد: (ا یکون لغیرک من الظهور ما لیس لک حتی یکون هو المظهر لک) این بخش از دعا بیانکننده این میباشد هر چه در عالم است، جز ظهور الهی نیست و هیچ موجودی از خودش جدای از خدای متعال، نه ظهور و وجودی دارد و نه کمالات موجودی دارد، و این همان معنایی میباشد که قران مجید از آن تفسیر به (ایه) مینماید، که موجودات (ایه مطلق) پروردگار میباشند و (ایه) هیچگاه توان اینکه خویش را نشان بدهد، ندارد؛آیه همیشه (ذوالایه) را نشان میدهد.
امام حسین آموزگارعشق1
شما می توانید برای کسب اطلاعات بیشتر از مقالات ما,به وب سایت آقای دکتر حمید صادقیان مراجعه نمایید.
ویژگی خاص اولیای الهی
ویژگی اولیای الهی این میباشد که پروردگار و کمالات الهی را در شیون مختلف موجودات، بالاخص آدم میبینند و با دیدن این حقایق، دعاها را انشا مینمایند. فرق ما با اولیای الهی دراین معناست که ما حقایقی را به صورت فرضی میبینیم و درک میکنیم،
ولی این بزرگواران به حقیقت این کمالات و معارف رسیدهاند و با قلب مطهرشان یافتهاند و برای ما اظهار کردهاند؛ یعنی وقتی که امام حسین علیهالسلام این مطالب را میفرمایند، آنها را با همه وجود درک کرده و انشا میکنند.
عرفان عملی و دستوری برای سالکان الهی
در میان دعا، گهگاه حضرت سیدالشهدا علیهالسلام راه حلهایی را ذکر مینمایند که با بهکار بستن این راهکارها آدم به آن معارف دست میباید و بدین معنا در اصطلاح اهل فن (عرفان عملی) میگویند.
به عبارت دیگر، عرفان عملی رسیدن به معارف توحیدی با بهکار بستن راهکارهای مطلوب با این دستور میباشد؛ برای مثال، حضرت در قسمت دیگری از دعای عرفه به پروردگار متعال عرضه میدارد: (انت الذی اشرقت الانوار فی قلوب اولیایک حتی عرفوک و وحدوک و انت الذی ازلت الاغیار عن قلوب احبایک حتی لمیحبوا سواک و لمیلجیوا الی غیرک)؛
حضرت میفرمایند: چنانچه کسی بخواهد به معرفت حقیقی و واقعی پروردگار نفوذ پیدا کند، بایستی انوار الهی در دل او تلالو پیدا نماید و این فرد در مسیر (ولی پروردگار) شدن قرار بگیرد.
بدین ترتیب نخستین مسئله، تحصیل رضای الهی میباشد با اطاعت و بندگی و در صورتی که این بندگی، و اطاعت تداوم پیدا نماید و دقیق گردد، آدم را به محبت به حقتعالی میکشاند و زمانی در وادی محبت حقتعالی قرار گرفت،
دل از غیرپروردگار بریده میشود؛ لذا حضرت در عبارت بعدی میفرمایند: (و انت الذی ازلت الاغیار عن قلوب احبایک حتی لم یحبوا سواک و لم یلجیوا الی غیرک.) دراین فراز، حضرت راه حل حرکت به سوی خدای متعال را با یک دید عمیقی نشان میدهند و آن واردشدن در وادی محبت الهی میباشد.
این محبت سبب می گردد آدم به هر چه نگاه مینماید با دقت به آیه بودن آن، در حقیقت به (حقتعالی) نگاه مینماید و خدای متعال را جدای از موجودات نمیبیند تا موجودات، (غیر) باشند و در مقابل پروردگار باشند. اینها گوشههایی از راهکارهای رسیدن به معرفت الهی میباشد که از کلام امام حسین علیهالسلام بیان شد.