امام حسین آموزگار عشق2
امام حسین آموزگار عشق2
عرفان پویا
امام حسین علیهالسلام به گونه خاصی وارد جامعه شدند و درگیری خاصی داشتند که آن درگیری خاص، نوعا برای اهلبیت علیهمالسلام محقق نشد و در نهایت هم باعث به شهادت رسیدن وی شد.
این مسایل نشان میدهد، عرفان اهلبیت علیهمالسلام یک عرفان منفصل از فعالیتهای اجتماعی، مادی و سیاسی نیست. در همین مسیری که امام حسین علیهالسلام به کربلا میروند، با اشخاص گوناگونی مواجه میگردند و سخنان مختلفی ذکر مینمایند، که به مناسبت سخن اشخاص و درکشان مختلف میباشد؛ برای مثال حضرت دراین مسیر با فرزدق برخورد مینمایند و جملاتی را به او میفرمایند که مطالبی از ان مباحث توحیدی میباشد.
حضرت سوال مینمایند: (اوضاع و احوال از چه قرار میباشد؟) میگوید: (دل مردم با شماست، ولی شمشیرشان علیه شماست، و قضا از اسمان نازل می شود)، کهاین یک نگرش توحیدی میباشد. امام حسین علیهالسلام در اوایل دعای عرفه این مطالب را به خدای متعال عرضه میدارند و بحث از قضا و قدر مینمایند: (الحمدلله الذی لیس لقضایه دافع).
نگرش همگانی این میباشد که هر چه رخ دهد، ما هیچ کارهایم و این نگرش غلطی میباشد و ائمه با اخلاق و عملشان بینش توحیدی صحیح را به ما نشان میدهند و در عمل، آن نگرش را اجرا مینمایند.
هدف از ذکر این مسئله، این میباشد که پس از ذکر این مطلب بوسیله فرزدق، حضرت نکته توحیدی بلندی را ذکر میفرمایند. فرزدق در پاسخ پرسش امام عرضه داشت: (قضا از آسمان نازل میگردد). حضرت در پاسخ وی می فرمایند: (صدقت لله الامر من قبل و من بعد و کل یوم ربنا هو فی شان). حضرت درپی صحبت خویش، نگرش صحیح را درباره قضا و قدر بیان مینمایند و میفرمایند: (ان نزل القضاء بما نحب فنحمدالله علی نعمایه)؛ چنانچه قضای الهی آنطوری که دوست داریم واقع شد، پروردگار را شکر میکنیم.
(و هو المستعان علی اداء الشکر و ان حال القضاء دون الرجاء)؛ و حال که اورا ستایش میکنیم، اوست که ما رایاری مینماید تا شکر اورا بهجا اوریم؛ یعنی هم آدم در کارهایش نقش دارد و هم خدای متعال، منتها نقش بشر در طی اراده و تاثیر خداست.
آن طرف مسئله را هم ذکر مینماید، چون قضا دو پهلو دارد؛ یا این که به آنچه آفریدگار خواسته میرسم یا این که نمیرسم؛ به طور نمونه، پروردگار خواسته است تشکیل حکومت بدهم و جنگ با ظلم کنم. این خواستههای خداست.
در صورتی که این خواسته محقق نشد و وضعیت طوری شد که مردم نخواستند حکومت الهی محقق گردد و درصورتی که قضا جلوی مارا گرفت، من کار خودم را انجام میدهم و قرب الهی را پیدا کردهام. (فلم یبعد من کان الحق نیته و التقوی سیرته) اخبرنی عن الناس خلفک فقلت الخبیر سالت قلوب الناس معک و اسیافهم علیک و القضاء ینزل من السماء و الله یفعل ما یشاء قال صدقت لله الامر من قبل و من بعد و کل یوم ربنا هو فی شان ان نزل القضاء بما نحب فنحمد الله علی نعمایه و هو المستعان علی اداء الشکر و ان حال القضاء دون الرجاء…
دراین کلمه ها راه و روش حضرت را هم ذکر میکنیم که آن سر مشق محقق گردد و اشخاصی که دم از عرفان میزنند، بایستی به دنبال عرفان امام حسین علیهالسلام باشند؛ یعنی عرفان بدون این فعالیتها سود ندارد و فعالیتهای متفاوت بدون این اعتقادات توحیدی نیز سودی ندارد.
امام حسین علیهالسلام واقعیت آیین را برای ما پیاده مینمایند و عرفان در حقیقت پیادهکردن آیین در صحنه زندگی میباشد که ما رابطه وجودیمان را در شیون متفاوت هستی و فعالیتهایمان را در رابطه با خدای متعال درک کنیم. با اینکه امام علیهالسلام در مسیر جنگ می باشند، ولی از آن حقایق غافل نیستند.
در روز عاشورا که روز مصاف امام با دشمن میباشد، حضرت دعایی دارند که عجیب میباشد و این معارف توحیدی را حضرت اظهار مینمایند؛ یک دعا در اول روز عاشورا ایراد کردند و یک دعا در اواخر واقعه عاشورا ذکر مینمایند: (اللهم انت ثقتی فی کل کرب و رجایی فی کل شده و انت لی فی کل امر نزل بی ثقه و عده) این مطلب، معارف توحیدی میباشد و حضرت در همه شیون، دست پروردگار را میبینند و در عین حال حضرت کار خودشان را انجام میدهند و به واقعیت (و ما رمیت اذ رمیت)اشاره مینمایند.
در آخر حضرت میفرمایند: (انت ولی کل نعم و صاحب کل حسنه و منتهی کل رغبه). در آخرین لحظات هم این دعا را بیان میکنند: (اللهم انت متعالی المکان عظیم الجبروت شدید المحال…)، غرض اینکه ما چنانچه بخواهیم زندگانی حسینی داشته باشیم،
بایستی بهدنبال منطق امام حسین علیهالسلام باشم و منطق امام تنها اداره زندگی دنیایی و رسیدن به یک رفاه ظاهری دنیایی نیست و مقصود این نیست که آدم درپی یک زندگی متعادل و عادلانهای، جدای از دقت به حضرت حق و رسیدن به کمال باشد.
حضرت در شداید، از توجهات توحیدیشان که برای دعوت به آن به جایگاه امامت رسیدهاند، دست برنمیدارند.
به این ترتیب نگرشهای متعدد توحیدی در دعای (عرفه) به صورت خاص و دعای (عشرات) (که مستحب میباشد صبح و عصر، بهخصوص روزهای جمعه خوانده شود) بسیار شایان توجه میباشد که سراسر دعای عشرات یا این که حمد الهی و یا این که تسبیح الهی میباشد.
جنبه دیگر عرفان عملی حضرت است ، که در شیون متفاوت زندگیشان از آن حقایق غافل نبودهاند و آن حقایق را پیاده میکردند.
امام حسین آموزگار عشق2
شما می توانید برای کسب اطلاعات بیشتر از مقالات ما,به وب سایت آقای دکتر حمید صادقیان مراجعه نمایید.
توسل به ائمهاطهار(ع) از لوازم سیرالیالله
توسل به ائمه علیهمالسلام یکیاز لوازم سیر الیالله میباشد. توسل ابعادی دارد؛ یک بعد آن توسل عملی میباشد که پیروی از امام میباشد و بعد دوم آن اظهار محبت به اهلبیت علیهمالسلام میباشد که محبت به وی محبت به خداست؛ (من احبکم فقد احبالله) منلایحضرهالفقیه، (من احبکم فقد احب الله).
و نکته بعدی این میباشد که رسیدن به معرفت الهی و وصول به حق، جز از راه اهلبیت علیهمالسلام امکانپذیر نیست، زیرا این قوم به صورت دقیق و کامل رفتهاند و رسیدهاند و میتوانند ببرند؛ لذا یکیاز مراحل سیر، واردشدن در مسیر محبت خداست و برای ورود به محبت پروردگار بایستی محبت به اولیای الهی داشته باشیم و دربین اولیای الهی سفارش خاصی نسبت به امام حسین علیهالسلام شدهاست که امام حسین علیهالسلام موفق شدند آن معارف دین را در بعد های گوناگون پیاده نمایند؛
لذا پیامبر خدا صلیاللهعلیهوالهوسلم به آن حضرت فرمودند: (برای تو درجاتی است که جز با شهادت به آن نمیرسی.) یعنی هم در بعد عقلانی، حضرت نهایت حرمت را داشتند،
هم در بعد احساسی و عاطفی و هم در بعد عملی و ملاحظه کردن و پیاده کردن مسایل اخلاقی؛ لذا سفارشات فراوانی به زیارت حضرت شدهاست و چه اجرها و خواصی برای زیارت حضرت نقل شده است ؛
ولی تمامی اینها به درجه معرفت زائر امام بستگی دارد؛ برای مثال در اجر زیارت امده است : (زائر حسین علیهالسلام خداوند را در عرش زیارت مینماید)، و در برخی جاها امده است : (پروردگار را در فوق عرشش زیارت مینماید)، و در زیارت سایر اولیا اینگونه عرایض نیامده است .
عشق علما به امام حسین(ع)
علامه طباطبایی رحمه اللهعلیه دارای شرایط خاصی در مجالس اهلبیت علیهمالسلام، خاصه امام حسین علیهالسلام بودند و به گونه عجیبی اشک میریختند. مخصوصا در ایام عاشورا تمامی امور را رها میکردند و تنها در مجالس امام حسین علیهالسلام شرکت میکردند؛ آن هم در مجالس عمومی مردم.
وی در مجالس امام حسین علیهالسلام یک صفای خاصی داشتند و دنبال آن نبودند که مجالس امام حسین علیهالسلام به یک دسته خاصی مخصوص است یا این که نه.
هنگام تشرف به حرم رضوی علیهالسلام که گهگاه همراه وی بودم، از همان در کفشداری میبوسیدند تا وارد حرم میشدند و گهگاه گفته میشد، جمعیت زیاد میباشد و تنه میخورید، میگفتند: ما هم مثل ایشان هستیم و فرقی با دیگرافراد نداریم.
گهگاه چنان اشتیاقی داشتند که وارد جمعیت میشدند تا دستشان را به بارگاه برسانند. تمامی اهل معرفت اینگونهاند که اظهار محبت به اهلبیت علیهمالسلام دارند.
ایه الله سعادتپرور رحمه اللهعلیه نیز در مجالس امام حسین علیهالسلام بلندبلند گریه میکردند. اوایلی که وی به قم امده بودند دستههای عزاداری در فیضیه که پیش از وی نبود را به وجود اوردند.
ایه اللهالعظمی بهجت رحمه اللهعلیه نیز در روزهای جمعه به صورت خاص روضههایی تشکیل میدادند و با کهولت سن مقید بودند که دقایقی را در مجلس امام حسین علیهالسلام بنشینند و حضور داشته باشند.