فهرست مطالب

رفتار خانوادگی پیامبر(ص)

رفتار خانوادگی پیامبر(ص)

سیره پیامبررحمت(ص) در ازدواج خود

رهبران و مصلحان جامعه بشری که میخواهند جامعه را به سوی صلاح وسعادت رهنمون شوند، بایستی نخست خود و خانواده

خویش آغاز نمایند تا در جامعه جابیفتد و مقبول واقع گردد. چنان که بهانه هستی، حضرت محمد بن عبدالله(ص) خاتم پیامبران انجام

داده است .

یکی‌از کارهای مهمی که در زندگی انسان خیلی اهمیت دارد و آینده خویش و فرزندان آدم ها مرهون آن امر مهم میباشد،

دستور ازدواج میباشد که بایستی همیشه معقول و حساب شده واقع گردد.

چنان که نبی اکرم(ص)، هم در رابطه وصلت خویش و هم دخترانش بخصوص در ازدواج یگانه دختر معصومش حضرت فاطمه

زهرا(س) به کار گرفته است ، آن حضرت نه فقط برای مسلمانها، بلکه بایستی بر تمامی عالم بشریت سرمشق و درسی باشد.

برای نبی گرامی اسلام(ص) در ازدواج خویش و دخترانش و مسلمان ها، مهم بود، علاوه بر آن که بایستی وصلت دختر و پسر با

مهرالسنه(پانصد درهم) و مراسم خواستگاری و عروسی و ولیمه و… هرچه ساده تر برگزار گردد، همشأن و همسنگ بودن – بعداز عشق

و علاقه طرفین به همدیگر – مهم بود.

چنان که نبی اسلام(ص) درازدواج دخترش حضرت زهرا(س) به علی(ع) فرمود:

«ای علی! مردانی از قریش در رابطه ازدواج فاطمه با تو منرا سرزنش کردند و گفتند: ما اورا از تو خواستگاری کردیم،

اما او‌را به ما ندادی و به ازدواج علی درآوردی! من به آن‌ها گفتم: به پروردگار قسم این،

من نبودم که اورا به شما ندادم و به ازدواج علی درآوردم، بلکه آفریدگار بود که او‌را به شما نداد و به عقد علی درآورد.

جبرئیل بر من فرود آمد و بیان کرد: ای محمد! پروردگار – که بزرگی اش به شکوه باد .

میفرماید: «چنانچه علی را نیافریده بودم، در کل روی زمین از آدم و غیر آن، برای دخترت فاطمه، همسنگی نبود».

مشخص و معلوم می گردد همسنگ و کفو بودن به معنای مادی مسئله نیست، بلکه عمدتا معنویات در نظر گرفته شد‌ه‌است چون

افرادی که قبل از امیرمؤمنان از رسول، دخترش را خواستگاری کرده بودند، از سران و ثروتمندان قریش بودند،

اما آن حضرت (البته به امر پروردگار) دست رد بر سینه آنان زده بود.

رفتار خانوادگی پیامبر(ص)

رفتار خانوادگی پیامبر(ص)

شما می توانید برای کسب اطلاعات بیشتر از مقالات ما,به وب سایت آقای دکتر حمید صادقیان مراجعه نمایید.

ازدواج پیامبر با خدیجه

زمانی که حضرت محمد(ص) با عمویش ابوطالب(ع) به خواستگاری خدیجه کبری رفتند، آن حضرت نه از خویش خانه ای داشت،

نه پولی، نه بساطی، اما بعداز آن که خدیجه امر مبارک وصلت با رسول را پذیرفت،

حضرت ابوطالب در خطبه عقد عمدتا به مسائل معنوی و شرافت و ارزش پسر برادرش حضرت محمد (ص)

و امثال آن بخصوص نجابت و ریشه و جایگاه و وضعیت حضرت محمد اشاره نموده است که بیان کننده

معنای کفو و همسنگ بودن را آشکار می نماید. و اکنون وصلت رسول با خدیجه(س) از زبان امام صادق(ع) که آن حضرت میفرماید:

«زمانی محمد(ص) قصد به وصلت با خدیجه دختر خُولید گرفت، ابوطالب،

با خانواده اش و عده ای از قریش به منزل ورقه بن نوفل، عموی خدیجه رفتند.

[آن زمان پدر خدیجه درگذشته بود] ابوطالب شروع به صحبت کرد و بیان کرد:

تشکر برای خداوندِ این منزل(کعبه) که مارا از نسل ابراهیم و دودمانمان اسماعیل قرار بخشید و مارا در حرمی امن سکنی داد و مارا

فرمانروای مردمان کرد و شهری را که در آن زندگی میکنیم، برکت داد.

بدانید که پسر بردارم – محمد – با هیچ مردی از قریش سنجیده نمی‌شود، جز آن که بر او برتری دارد. و مردی با وی سنجیده نمیشود،

جز این که از او بالاتر میباشد.

وی در آفرینش همتایی ندارد، گرچه ثروتش اندک میباشد، اما ثروت، دست به دست می‌شود و مانند سایه از میان می رود.

وی به خدیجه علاقه مند میباشد و خدیجه هم به او عشق و علاقه دارد.

نزد تو آمده ایم تا اورا از تو با رضایت و خواست خودش خواستگاری کنیم و مهریه را هر مقدار که طلب نمائید،

نقد و نسیه بر عهده اینجانب میباشد.

به خدای این خانه(کعبه) قسم که پسر برادرم بهره ای بزرگ و دینی عظیم و رأیی کامل [و پایدار] دارد».

آنگاه ابوطالب ساکت و عموی خدیجه لب به سخن گشود و به لکنت افتاد و از جواب ابوطالب درماند و نفسش بند آمد.

وی از عالمان مسیحی بود.

آن گاه حضرت خدیجه(س) به سخن آمد و اعلام کرد: ای عمو! گرچه شما به من در مجالس همگانی سزاوارترید،

اما از خودم به خودم سزاوارتر نیستید [آن‌گاه خطاب به محمد(ص)بیان کرد:]:

«ای محمد! خودم را به عقد تو درآوردم و مهریه هم بر عهده خودم باشد،

به عمویت بگو شتری بکشد و ولیمه دهد و به خانه همسرت داخل شو».

حضرت ابوطالب بیان کرد: گواه باشید که وی محمد را قبول کرد و مهریه را برعهده گرفت. بعضی از قریشیان گفتند: شگفت است !

مهریه برای مردان بر عهده زنان؟

ابوطالب به شدت خشمگین شد و برخاست – وی از اشخاصی بود که سایرافراد ازاو حساب می بردند و از خشمش می ترسیدند – و بیان کرد:

«چنانچه مردانی مانند پسر برادرم باشند، بلی بایستی به گران ترین قیمت و بالاترین مهریه به چنگ آورده شوند،

اما چنانچه مردانی مانند شما باشند، به آنان دختر نمی دهند مگر با مهریه سنگین».

بعداز آن، ابوطالب شتری کشت و حضرت محمد (ص) به منزل خدیجه رفت و مردی از قریش به اسم عبدالله بن غنَم اینگونه سرود:

ای خدیجه! بر تو گوارا باد که بهترین عاقبت برایت رقم خورد.

وب سایت آقای دکتر حمید صادقیان

اشتراک گذاری این مقاله در ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دوره‌ها