ارتباط با فرزند1
ارتباط با فرزند1
ارتباط خوب با فرزندان
تربیت بطور خلاصه عبارت است از رشد و پرورش دادن استعدادهایی که خداوند عالم در وجود بشر جهت خوشبختی و کمال وی به امانت نهاده است .
با این تمجید اجمالی موضوعات زیر درباره ی تربیت مورد توجه و دقت قرار میگیرد:
تربیتکننده با داشتن مقصود مشخص و علاقمندی کافی و دانایی کامل به اهمیت و ارزش تربیت این مسئولیت مقدس را میپذیرد.
وی از تجربهها و اطلاعات مورد نیاز بهرهمند است و از اصول و مبانی تربیت فقیه و آگاه و خودش نیز از فضیلت های اخلاقی و مزایای تربیتی برخوردار است.
تربیتکننده نسبت به شرایط شخص یا این که اشخاص مورد تربیت و استعدادهای جسمی و روحی آنان شناخت بی نقص دارد و میداند که چهطور انسانهایی را برای چه جامعهای بایستی بسازد.
مربی به اوضاع و وضعیت محیطی که در آن زندگی مینماید و نیازهای اصلی آینده جامعه خویش به طور کامل آگاه میباشد و کار خویش را متناسب با آن نیازها بکار میاندازد.
کار و شغل مربی بر اساس طرح و برنامه حساب شده و با توجه به هدفهای درست و مناسب جامعه و متکی بر شیوه ی متناسب با این هدفها اجرا میگیرد.
مسئول تربیت برای پیشبرد هدف های مقدس خود ناگزیر میباشد وسایل کار برای خویش و اشخاص مورد تربیت متناسب با موقعیت و تجهیزات زمان داشته باشد چون می داند که هیچ کاری بدون وسیله متناسب به اجرا نمیرسد.
در جامعهای که اکثریت قریب به اتفاق آن مسلمانند مربی فهیم می کوشد تا برای پایداری و استواری یک جامعه مترقی و غیر وابسته اسلامی اشخاصی خداترس و مالک پرورش و متخلق به رفتار اسلامی و خدمتگزار به جامعه خویش تربیت نماید.
پایههای مهم تربیت
تمایلات انسانی و غرائز طبیعی بمنزله پایههای اصلی میباشد که تربیت بر روی آنان بنا می گردد. یا این که به عبارت دیگر، تربیت عبارت از تعدیل خواهش های طبیعی و تهیه کیفیت بهره برداری از نیروهای غریزی میباشد.
«خلق و منش عبارت میباشد از غریزه ها ی که کار و تجربه آن را بگونهای متفاوت رنگ کرده و مانند کاشیکار ماهری پهلوی هم چیده میباشد.»[1]
موقعی که آداب و رسوم تربیت بر اثر تکرار و ممارست، رنگ عادت بخود می گیرد و بصورت خلق و خوی ثابت در می آید، آدمی بر اساس آن از سرمایههای طبیعی خویش استفاده مینماید و به سادگی، غرائز در مجاری عادات به جریان می افتند.[2]
«عادات به محض آنکه تشکیل یافتند با بهره برداری از ذخیره فعالیتهای ذاتی آدمی، به وجود خویش ادامه میدهند و لاینقطع این فعالیتها را به تمایل خودشان تحریک مینمایند، تقویت میکنند، تفکیک میسازند، متمرکز مینمایند و از غرائز ناپخته و نامنظم، دنیائی مطابق رغبت خویش بوجود می آورند به نحوی که میتوان اعلامکرد آن موجود نه آفریده عقل میباشد و نه زائیده غریزه، بلکه مصنوع عادات است.»[3]
هدف های تربیتی
هدفداری دنیا عموماً و بشر خصوصاً تحت عنوان یک هدف تربیتی میباشد
اعتقاد و قرب الهی تحت عنوان یک هدف تربیتی میباشد
صبر تحت عنوان یک هدف تربیتی میباشد
تکامل بشر تحت عنوان یک مقصود تربیتی میباشد
عامل های تربیت
در مجموع، تربیت اساس و پایه کردار بشر میباشد، و این درحالتی میباشد که تربیت به عامل های اثرگذار در ساختمان وجود آدمی مستند شود، محال میباشد که تربیت ثمری داشته باشد و یا این که نتیجهای به بار آورد، سوای آنکه عامل های ایجادکننده این ثمرات مورد نظر و دقت قرار گیرند، عامل های مهمی را که غالباً علمای تعلیم و تربیت تحت عنوان عامل های اثر گذار در تربیت بشر مطرح مینمایند دو دلیل «ارثی » و «محیط» میباشد.
گرچه اعتقاد و باور به تاثیرات کمی و کیفی این دو استدلال مورد اتفاق چنین محققان نیست ولی درحال حاضر، تاثیر این عامل ها در تربیت بشر امری میباشد که غالباً به آن معتقدند، در تعلیم و تربیت اسلامی گرچه به دو دلیل فوق اهمیت داده می گردد البته عامل های تربیت را فقط محدود به دو استدلال ارثی و محیط نمیداند بلکه عواملی چون «عزم» و «عامل های ماوراء طبیعت» را در شکل گیری شخصیت آدمی اثر گذار میداند.
ارتباط با فرزند1
شما می توانید برای کسب اطلاعات بیشتر از مقالات ما,به وب سایت آقای دکتر حمید صادقیان مراجعه نمایید.
ابزار تربیت
شاید بتوان مساله تربیت را از جمله مسائلی شمرد که عامل های تاثیرگذار آن، بر حسب گوناگونی اندازه های وجودی بشر، در موقعیتهای گوناگون، تاثیری یکسان نمیگذارد و پیامدهای گوناگونی به همراه دارد، چون فکرها، عاطفهها، احساسها و همینطور فضاهای پیرامونی که شخص تربیتپذیر را دربر می گیرند، در نوع اثرگذاری عامل ها ی تربیتی موثرند.
بهاین خاطر، طبیعی میباشد که کلام تحت عنوان ابزار جابجایی فکرها، از مهمترین و کارآمدترین ابزارهای تربیتی به شمار رود. از آن جهت که توشه معنایی، فکری و عملی ویژهای را با خویش حمل مینماید و احیاناً افادهکننده نکات و مفاهیمی میباشد که در طی تاریخ مخاطب بشر، در پیرامون آن صورت گرفته و ]در ظاهر[ به معنی واژگانی آن نیست.
زیرا کلمهها ]اکثر اوقات در طی زمان[ مفاهیمی مییابند که با آنان بر حجم معنای آنان افزوده می گردد و یا این که از آن کاسته می شود.
مقصود تربیت و تعلیم
هدف تربیت و آموختن رشد و پرورش دادن نیروها و استعدادهایی میباشد که خداوند عالم در وجود بشر برای خوشبختی و کمال وی به ودیعه گذاشته است .
به عبارت دیگر تربیت تولید تحول و تغییری میباشد در انسان بطوری که شخص بتواند توسط آن نیروها و استعدادهای ارزنده خود را در راه و روش کمال و خوشبختی حقیقی و واقعی خویش و جامعه به کار اندازد و هدف های اصیل زندگی و راه و روش نیل بهاین هدف ها را تشخیص داده برای تحقق بخشیدن بهاین آرمانها توان پیدا نماید.
مسلم میباشد کهاین وظیفه اصلی و مقدس از جانب مربی و معلمی انجام شود که خویش از حاصل و مزایای تربیتی و از کمالات مناسب برخورداراست و هدفهای حقیقی وواقعی زندگی و شیوه ی وصول بهاین هدفها را یافته و بهاین هدف ها معتقد و خداترس میباشد.
و بعداز کلیه ی این خصوصیت ها با تصمیم و عشق و علاقه خاص و با مقصود معین و توان موردنیاز دست در کار این وظیفه بزرگ میگردد. بهمین دلیل میباشد که جایگاه استاد و مربی بس گرانقدر و ارزش کار و کارایی وی بس والا است.
شخصیت
یکی دیگر از مباحث اصلی در قلمرو روانشناسی تربیتی، ارزیابی نقش تربیتی اولین مربیان و معلمان خردسالان و نوجوان ها، یعنی «والدین» از همان اولِ تفکر فرزندآوری میباشد؛ به این دلیلکه شخصیت اشخاص در منزل و کانون خانواده صورت میگیرد.
به دنیاآمدن فرزندان در منزل، اصلی ترین موهبت و نعمت خداوندی میباشد، چون مهمترین رسالت پدر و مادر آموختن و تربیت درست و شکوفا ساختن استعدادهای بالقوه این امانت الهی میباشد. وجود نوزاد جدید به دنیا آمده، کاملاً بکر و مستعد هرگونه شکلپذیری و تربیتپذیری میباشد.
چگونگی صورتگیری شخصیت خردسالان با شیوه ی بینش پدر و مادر نسبت به آنان و اخلاق و رفتار تربیتی وی در ارتباط میباشد.